خلاصه کتاب مکاسب شیخ انصاری
دانلود فایل
خلاصه کتاب مکاسب شیخ انصاری نوع دوم از مکاسب محرمه pdfwww.aparat.com › خلاصه_کتاب_مکاسب_شیخ_انصاری_نوع_دوم_از_م...خلاصه کتاب مکاسب شیخ انصاری نوع دوم از مکاسب محرمه pdf دانلود خلاصه کتاب مکاسب شیخ انصاری pdf نوع دوم از مکاسب محرمه به صورت نموداری و دسته بندی شده با ...
دانلود رایگان خلاصه کتاب مکاسب شیخ انصاری – در قالب pdf ...www.dideo.ir › دانلود-رایگان-خلاصه-کتاب-مکاسب-شیخ-انصاری-–-دردانلود جز
خلاصه کتاب مکاسب شیخ انصاری
دانلود فایل
خلاصه کتاب مکاسب شیخ انصاری نوع دوم از مکاسب محرمه pdf - ...www.dideo.ir › خلاصه-کتاب-مکاسب-شیخ-انصاری-نوع-دوم-از-مکاسبخلاصه کتاب مکاسب شیخ انصاری نوع دوم از مکاسب محرمه pdf دانلود خلاصه کتاب مکاسب شیخ انصاری pdf نوع دوم از مکاسب محرمه به صورت نموداری و دسته بندی شده با ...
دانلود خلاصه نوع اول کتاب مکاسب شیخ انصاری pdf دیدئو dideowww.dideo.ir › FhqR6 › دانلود-خلاصه-نوع-اول-کتاب-مکاسب-شیخ-ان...۲۴
خلاصه کتاب مکاسب شیخ انصاری
دانلود فایل
خلاصه کتاب مکاسب شیخ انصاری نوع دوم از مکاسب محرمه pdf - ...www.dideo.ir › خلاصه-کتاب-مکاسب-شیخ-انصاری-نوع-دوم-از-مکاسبخلاصه کتاب مکاسب شیخ انصاری نوع دوم از مکاسب محرمه pdf دانلود خلاصه کتاب مکاسب شیخ انصاری pdf نوع دوم از مکاسب محرمه به صورت نموداری و دسته بندی شده با ...
دانلود خلاصه نوع اول کتاب مکاسب شیخ انصاری pdf دیدئو dideowww.dideo.ir › FhqR6 › دانلود-خلاصه-نوع-اول-کتاب-مکاسب-شیخ-ان...۲۴ اس
خلاصه کتاب مکاسب شیخ انصاری
دانلود فایل
خلاصه کتاب مکاسب شیخ انصاری نوع دوم از مکاسب محرمه pdf - ...www.dideo.ir › خلاصه-کتاب-مکاسب-شیخ-انصاری-نوع-دوم-از-مکاسبخلاصه کتاب مکاسب شیخ انصاری نوع دوم از مکاسب محرمه pdf دانلود خلاصه کتاب مکاسب شیخ انصاری pdf نوع دوم از مکاسب محرمه به صورت نموداری و دسته بندی شده با ...
دانلود خلاصه نوع اول کتاب مکاسب شیخ انصاری pdf دیدئو dideowww.dideo.ir › FhqR6 › دانلود-خلاصه-نوع-اول-کتاب-مکاسب-شیخ-ان...۲۴ اسفند ۱۳۹
دانلود خلاصه کتاب مکاسب شیخ انصاری
دانلود فایل
خلاصه کتاب مکاسب شیخ انصاری نوع دوم از مکاسب محرمه pdf - ...www.dideo.ir › خلاصه-کتاب-مکاسب-شیخ-انصاری-نوع-دوم-از-مکاسبخلاصه کتاب مکاسب شیخ انصاری نوع دوم از مکاسب محرمه pdf دانلود خلاصه کتاب مکاسب شیخ انصاری pdf نوع دوم از مکاسب محرمه به صورت نموداری و دسته بندی شده با ...
دانلود خلاصه نوع اول کتاب مکاسب شیخ انصاری pdf دیدئو dideowww.dideo.ir › FhqR6 › دانلود-خلاصه-نوع-اول-کتاب-مکاسب-شیخ-ان..
دانلود خلاصه کتاب مکاسب شیخ انصاری از ابتدای
دانلود خلاصه کتاب مکاسب شیخ انصاری pdf. از ابتدای کتاب مکاسب تا ابتدای نوع دوم از مکاسب محرمه. به صورت نموداری و دسته بندی شده. با بیان ساده ...
دانلود خلاصه کتاب مکاسب شیخ انصاری نوع دوم از
دانلود خلاصه کتاب مکاسب شیخ انصاری pdf. نوع دوم از مکاسب محرمه. به صورت نموداری و دسته بندی شده. با بیان ساده و روان. مناسب برای امتحان کتبی و ...
خلاصه کتاب مکاسب شیخ انصاری نوع دوم از مکاسب محرمه pdf
خلاصه
دانلود کتاب شرح مکاسب علی محمدی خراسانی pdf
دانلود کتاب
دانلود کتاب شرح مکاسب علی محمدی خراسانی جلد اول PDF - قطرهhttps://www.ghatreh.com › news › دانلود-کتاب-شرح-مکاسب-علی-محمدی-خ...۲۷ مرداد ۱۳۹۸ - دانلود کتاب شرح مکاسب علی محمدی خراسانی جلد اول PDF دانلود کتاب شرح مکاسب علی محمدی خراسانی جلد اول مشخصات فایل فرمت: PDF تعداد صفحات: ...Author: علی محمدی خراسانی - کتابخانه دیجیتال (بازار کتاب ...www.ghbook.ir › خانه › جستجو براساس › Authorبازار کتاب اولین و بزرگترین
شرح و ترجمه فارسی بر کتاب مکاسب ج 7
شرح و ترجمه فارسی بر کتاب مکاسب شیخ انصاری جلد هفتم (از مبحث شروط متعاقدین تا آخر کتاب) نوع فایل: ورد تعداد صفحه: 357 شناسنامه کتاب شرح و ترجمه فارسی بر مکاسب : تشریح المطالب، شرح فارسى بر مکاسب zwnj; نویسنده: ذهنى تهرانى، سید ...
دریافت فایل
دانلود کتاب شرح مکاسب علی محمدی جلد ۴
دانلود فایل
Search Results Web results کتاب شرح مکاسب: شرح بیع (جلد 4) [چ3] -شبکه جامع کتاب گیسومwww.gisoom.com › book › کتاب-ش... Translate this page شماره کتابشناسی ملی, 1147412. سرشناسه, محمدی، علی، 1337. عنوان قراردادی, المکاسب.شرح. عنوان و نام پدیدآور, شرح مکاسب / علی محمدی. مشخصات نشر, قم: انتشارات ... کتاب شرح مکاسب: شرح بیع (جلد 4) [چ5] -شبکه ج
دانلود خلاصه کتاب مکاسب شیخ انصاری pdf
دانلود خلاصه کتاب مکاسب شیخ انصاری pdf
دانلود خلاصه کتاب مکاسب شیخ انصاری pdf از ابتدای کتاب مکاسب تا ابتدای نوع دوم از مکاسب محرمه به صورت نموداری و دسته بندی شده با بیان ساده و روان مناسب برای امتحان کتبی و شفاهی جامع + کامل +خلاصه+ کاربردی دانلود خلاصه بخش های دیگر کتاب ...
دریافت فایل
اگر امکان دارد آن را به فارسی ایمیل کنید نتایج وب دانلود خلاصه کتاب مکاسب شیخ انصاری از ابتدای ... - یاوران ... https://www.yavaranf
دانلود کتاب شرح مکاسب علی محمدی خراسانی
دانلود کتاب
دانلود کتاب شرح مکاسب علی محمدی - mp4.irhttps://www.mp4.ir › Video۱۹ آذر ۱۳۹۷ - بررسی ویدیو توسط کارشناسانویدئو در حال بررسی میباشد و امکان مشاهده آن وجود ندارد. دانلود کتاب شرح مکاسب علی محمدی. توضیحات :.Noor | نور – Telegramhttps://t.me › noorinfoمجموعه آثار و دروس استاد علی محمدی خراسانی ... شرح مکاسب ... کوثر فقه، شرح تحریر الوسیله ... #خبر افزایش 1700 جلد کتاب در بانک دادههای سامانه مشابهیاب سمیم نورترجم
ترجمه و شرح مکاسب شیخ انصاری
ترجمه و شرح مکاسب شیخ انصاری + word دانلود ترجمه و شرح فارسی کتاب مکاسب شیخ انصاری (ره) با 50 درصد تخفیف ترجمه و شرح مکاسب ازابتدای مکاسب تا پایان مبحث عقد فضولی از شرایط متعاقدین به صورت کامل و جامع در فرمت وُرد جهت تسهیل در ویرایش متن همراه با ...
دریافت فایل
جزوه کلاسی مکاسب بخش 5
از "القدرة علی التسلیم" پایه 9
برای مطالعه محتوای جزوه بر اساس فهرست مکاسب
از فهرست بالای صفحه {مکاسب 5} استفاده کنید یا روی اینجا کلیک نمایید
دریافت فایل pdf ترم اول (تا ابتدای الإندار للظرف) با قابلیت کپی از متن به همراه فهرست
خلاصه مکاسب بیع و معاطاه
دانلود خلاصه کتاب مکاسب شیخ انصاری +pdf (بخش بیع و معاطاه ) خلاصه مکاسب از ابتدای بحث بیع تا اخر معاطات مناسب برای مرور سریع و شرکت در آزمون نکات مهم ، کلیدی و امتحانی ****** خلاصه+جامع + کامل + کاربردی ****** فرمت فایل: پی دی اف (PDF) تعداد ...
دریافت فایل
✨﷽✨ ساعت برگزاری دروس در سال تحصیلی 97-98 دروس آیت الله حاج شیخ عبدالکریم فرحانی خارج اصول : ساعت 8 صبح خارج فقه: ساعت 8:30 صبح♻️ مکان: سالن اجتماعات مدرسه فیضیه〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰دروس استاد حیدری فسائی مکاسب۱ : ساعت 7 صبح مکاسب۲ از ابتدای کذب: ساعت ۸♻️ مکان : مسجد آیت الله جوادی خارج اصول : ساعت ۹ کفایه۱ : ساعت ۱۰♻️ مکان: مسجد امام زین العابدین (علیه السلام)〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰دروس استاد زنجیرزن حسینی رسائل ۵ _ مدرسه امام کاظم (ع) _ مدرس ۲۰
#مکاسب_محرمه⚜️ از ابتدای کتاب #استاد_حیدری_فسایی تا ابتدای بحث بیع♻️ تعداد جلسات :342✅ النوع الخامس: جلسه 258 به بعد ☣️ سال تدریس : 1391 تا 1395┄┅┅═❅❅❄️❅❅═┅┅┄ لینک دانلود از سایت: soda96.ir/5pi4┄┅┅═❅❅❄️❅❅═┅┅┄ @soda96
♨️ #مجموعه_صوتی: چگونه درس بخوانیم؟ استاد علی فرحانی✅ عناوین صوت های این مجموعه01- چگونه اصول بخوانیم؟02- نگاهی به برخی مطالبات رهبری پیرامون تحول در حوزه03- نکاتی درباره خواندن کتاب لمعه04- شروع از مطلب «ما» در هر علم05- آشنایی با کتاب بدایه الحکمه06- اهمیت علم اصول و بلاغت در پاسخ به شبهات غربی07- اجتهاد مهمترین وظیفه08- آینده و مسیر طلبگی09- تبلیغ دین، مبانی و شاخصه ها10- آموزشی نبودن کتاب رسائل و مکاسب11- تربیت علمی(روش مباحثه، مطالعه و تقریر نویس
«أو حمل التصاویر». این قسمت هم گیر دارد؛
چون ان شاء الله خواهد آمد که تنها کشیدن تصویر حرام است و نگهداریاش حرام نیست.
«اقتناء الصور» بهاصطلاح آقایان خواهد آمد که حرام نیست. در برخی نسخ «عمل التصاویر»
نوشته و ظاهراً تصحیح قیاسی فرمودهاند. بله، «عمل التصاویر» باشد صحیح است.
«حمل أصنام». ان شاء الله
تعالی درخود «مکاسب» خواهد آمد که حمل اصنام هم دو جور است: یک دفعه مثلاً یک یا
چند بت را با طلا درست کردهاند، امّا حالا با آن معاملۀ طلا کرد
«وقیامه» عطف است بر «تسلیط»، «مقام الولیّ
إلی الرئیس». مرادش از رئیس در این جا مثل رئیس جمهور و بالاترین منصب اداری و
اجتماعی است و کلمۀ «مقام» را هم هر جا معنای شأن و امر معنوی باشد و یا به معنای
ایستادن باشد، باید به فتح خواند،(1) امّا اگر به معنای
جا، بلد، شهر و یا جایی باشد که انسان اقامت میکند و سکنا میگیرد، آن جا را باید
«مُقام» خواند،(2) که اسم
مفعول و مصدر میمی و اسم زمان و مکان برای باب «افعال» است.
«وقیامه مَقام الولیّ إلی
الرئیس،
البته در دنیای سرمایهداری
هر جا به یک صورت است و کم و زیاد میشود. این روایت ناظر به این است که بخش دولتی
داریم، بخش کارمندی هم داریم. اگر دولت خواست که مثلاً یک ساختمانی بسازد، کارگر
اجیر کرد، این بخش دولتی است؛ یعنی: دولت به این اجیر پول میدهد و او کار میکند،
یا دولت ممکن است بگوییم که: فرض کنید مثلاً مالک کارخانه باشد، یا دولت مالک
معادن باشد، معادن را اجاره بدهد، یا مثلاً اراضی بزرگ را بگوییم: اصلاً دولت
اجازه ندهد کسی اراضی بزرگ را
«وکلّ أمرٍ منهیّ عنه من جهة من الجهات
فمحرَّمٌ علی الإنسان إجارة نفسه فیه، أو له، أو شیءٍ منه، أو له». کمی هم عبارت
را فنّی آورده. «إجارة نفسه فیه»؛ یعنی انسان خود را اجاره بدهد در آن، «أو له» یا
برای آن. اگر «شیء» به جر خوانده شود، عطف بر ضمیر «فیه» و در تقدیر بهصورت
«إجارة نفسه فیه أو فی شیءٍ منه»خواهد بود.
این البته محلّ کلام بوده که آیا در صورت عطف بر
ضمیر مجرور به حروف جرّ آیا اعادۀ جار لازم است، یا نه؟ و «الفیه» هم دارد:
ولیس عندی لازم
مرحوم سید حسن صدر در رسالهای
که نوشتهاند و چاپ شده (فصل القضا فی حقیقة الکتاب المشتهر بـ: فقه الرضا) اوّلاً
اعتقاد ایشان این است که این یک کتاب واحد نیست (یعنی: آنچه که توسّط مرحوم قاضی میرحسین،
امیرحسین به اصفهان رسیده کتاب واحد نبوده)، مجموعۀ اوراق و رسالههای ناقص یا
تامّی بوده که در یک جلد جمع آوری شده و انصافاً حق با ایشان است و ای کاش از همان
اوّل هم بزرگان ما ـ مثل مرحوم مجلسی و دیگران ـ سعی میکردند این را تفکیک کنند.
آن جاهایی از آن
مرحوم حسین بن روح ظاهراً بر
اساس همان روشنبینی خودش صلاح در این میبیند که نوعی اتّفاق کلمه و یک جامع
مشترک بین قم و بغداد ایجاد کند، و واقعاً هم فکری خوب و مثل این رسالههای عملیّۀ
مشترک است که مینویسند و ظاهراً این مسئولیّت را به محمّد بن علی شلمغانی واگذار
میکند که چیزی بنویسد که بین هر دو باشد که این دو قبول کنند. این نوشتار («تکلیف»،
یا «تأدیب») را ایشان نوشت و به علمای بغداد و خود حسین بن روح عرضه داشت و پسندیدند.
تنها یکی دو موردش
یکی از مشکلات رایج طالبان پیشرفت در مکالمه عربی، یافتــن اسلوب درسی مناسب و کتاب دارای مزیت های لازم برای این کار است؛ تا جایی که افراط در این دغدغه باعث شده است که برخی سر چندراهی گیر کنند و حتی توقف را بر حرکت در یکی از چند راه ترجیح دهند البته با یقین به اینکه همه آنها به یک مقصد ختم می شود؛
این کار اشتباه محض است که انسان در این روزگار که می بایست از همه وقت خود به بهترین نحو استفاده کند، ماه ها توقف کند که آیا کتاب الف را بخوانم یا کتاب ب را
پس انسان «لا یلی أمر نفسه» به این معنا. خودش را که بهتنهایی
نگاه میکند عبارت است از: ملک، و ولایت شخصی و قدرت بر عمل خودش دارد، امّا ولایت
اجتماعی ندارد. ولایت عبارت از آن روابط و ملک عبارت از روابط و در نتیجه درجۀ
بالاتر از ولایت است.
البته مارکسیستها تقسیمی
دارند که:
1. در دوران بردهداری
خود برده با تمام وجودش ملک است.
2. در دوران فئودالی
برده دیگر ملک نیست و آزاد است، اما ضابطۀ فئودالی این است که رعیّت (کشاورزی که
روی زمین کار میکند=
از خصایص روایت «تحف العقول»
این است که دو بخش اساسی درآمد و هزینه را متعرّض شده و کلّ روایت اصولاً امر شخصی
است، ناظر به درآمد و هزینۀ بیت المال و بودجههای عمومی نیست.
چهار بخش درآمد را ذکر کرده:
1. بخش کارمندی،(1)
2. بخش بازرگانی و
تجارت،
3. بخش کارگری (اجاره)،
4. بخش صنعت (تکنولوژی،
یا تکنیک).(2)
سپس متعرّض «وجوه إخراج
الأموال» (بخش انفاق و هزینه) میشود ـ که این بخش را مرحوم شیخ انصاری چون مربوط
به ایشان نبوده کلّاً نیاورده ـ که: انسان در چه ر
حالا در «إجارة نفسه فیه» آن
کار را بهعنوان ظرف و خودش را بهعنوان مظروف حساب کرده و لذا بر مباشرت هم صدق میکند.
مرحوم آقای یزدی سه احتمال داده، آقای خویی هر سه احتمال ایشان را نفی میکنند و
احتمال چهارمی را خودشان میدهند، اما انصافاً بر هر دو صدق میکند. این طور که
آقای خویی معنا کردهاند «له» یعنی تسبیباً و در خود عمل و «فیه» یعنی مقدّمات
عمل. عکسش هم صدق میکند؛ چون عکسش به این
معناست که مثلاً شراب ساختن را در نظر بگیرد. این شراب ساخ
در روایت متعرّض معنای ولایت
میشود و میگوید: ولایت یعنی ادارۀ جامعه و مسلّط بودن بر امور جامعه، و لذا اگر
والی بالا و والی اوّل ـ مثلاً خود رئیس جمهور ـ خوب بود آن والیهای بعد هم همه
خوب میشوند ـ یعنی: اصل ولایتشان صحیح است. حالا تصرّفات ناصحیحی داشته باشد مطلب
دیگری است. امّا اگر والی بالا آدم بد و ناصالحی بود، تا والیهای پایین (وزرا،
استاندار، بخشدار، شهردار، و...) همه تصرّفاتشان باطل و اموالی که از مردم میگیرند
باطل و حرام است و...، و
«فمحرَّمٌ علی الإنسان إجارة نفسه فیه، أو
له، أو شیءٍ منه». «إجارة نفسه فیه» کلّ عمل است و «شیءٍ منه» قسمتی از عمل، بخشی
از عمل. مثلاً گاهی کار انسان این میشود
که شراب درست کند، این میشود «إجارة نفسه فیه». یک دفعه شراب درست کردن 4 نفر
میخواهد: یکی مثلاً آب انگورش را بگیرد، یکی توی فلان ظرف بریزد. مثلاً هر کدام چیزی
اضافه و مجموعاً چهار نفری با هم شراب را درست میکنند و به یک نفر اسناد داده نمیشود.
این میشود «إجارة نفسه فی شیءٍ منه». «ش
«فإجارة نفسه فیه، أو له»، این برای کلّ عمل
است و «أوشیء منه، أو له»، این برای اجزای عمل، و «فیه، أو له» به هر دو میخورد:
کلّ عمل، مقدّمات عمل. عکسش هم ـ که آقای خویی فرمودند: «حتماً باطل است» ـ مشکلی
ندارد.
«إلاّ لمنفعة من استأجرته».
گاهی عمل هرچند فی نفسه حرام است، ولی انسان میتواند با آن قصد حلالی کند؛ مثلاً
اگر بخواهد خوک را به این عنوان بردارد که برود و با آن غذا درست کند، اجارۀ نفسش
برای این کار حرام است، امّا همین خوک را بردارد تا در
این کتاب در زمان مجلسی پدر و
پسر، بین اصحاب شهرت پیدا میکند و از آن زمان محلّ بحث میشود که آیا آن را قبول
کنیم، یا نه؛ چون دارای احکام خاصّی بوده، خصوصاً عدّهای از احکامی که اصحاب ما
دلیلش را پیدا نکرده بودند؛ یعنی: چیزی در حدود 7 قرن
فتوا بدون دلیل بین شیعه وجود داشت و دلیل آن فقط اجماع بود و بعد از هفت قرن
منحصراً در این کتاب پیدا شد و چون اوایلش هم این طور بود که: «یقول عبد الله علیّ
بن موسی»، طرف ادّعا میکرد که این مثلاً به خطّ حضرت رضا
هدف این روایت بیان این نکته
است که هر چیزی که در راه سلطۀ سیاسی و نظام اداری باشد جزء ولایت است، امّا اگر
در راه نظام سیاسی نیست، هرچند پول از آنها میگیرد و مثلاً ساختمان استانداری میسازد،
در باب اجارات است. البته ممکن است این شخص را جزء اعوان ظلمه و کارش را معونة
الظالم حساب کنیم، امّا منبع درآمدش ولایت نیست، بلکه اجاره است و فعلاً بحث در
منبع درآمد است.
«وإن کان أدناهم ولایةً»؛ یعنی:
هرچه در سلسله مراتب اداری قرار میگیرد، ولو تا بخشدا
مرحوم محدّث نوری (قده) در
خاتمۀ «مستدرک» ـ که بسیار کتاب نافعی است و برای خبرویّت در بحثهای رجالی و حدیثی
دیدن یک دور آن خیلی نافع و کارگشاست ـ در فائدۀ اولی ـ که در این چاپ جدید
«مستدرک» که بهحسب تسلسل جلد یکِ نوزده میشود
ـ کتبی را ذکر کرده که عدّۀ زیادی از آنها در اختیار صاحب «وسائل» بوده ـ
بعضیهایش هم نبوده ـ و به آنها اعتقاد نداشته. حدود 73
کتاب است: کتاب «إثبات الوصیّة»، کتاب «العروس»، کتاب «الغایات»، کتاب «المانعات»،
«مصباح الشری
کتاب «فقه الرضا» از قرن یازدهم
به بعد بین اصحاب پیدا میشود. اوّلین کسی که آن را پیدا کرده یکی از علمای اصفهان
ـ بهنام مرحوم سیّد میرحسین و یا میرحسین ـ است. مرحوم مجلسی میفرمایند که:
مرحوم میرحسین که از علمای اصفهان بود میگوید: من در وقتی در مکۀ معظّمه مجاور
بودم(1)
عدّهای از حجّاج قم آمده بودند و کتابی با آنها بود. ایشان آن کتاب را استنساخ میکند
و بعد میآورد اصفهان و با آوردن کتاب به اصفهان این کتاب مشهور میشود. این کتاب
مثل همۀ کت
«لأنه لا یلی أمر نفسه وأمر ما یملک». در این
جا «لا یلی» دارد. عرض کردم: این عبارت متأسّفانه در «مکاسب» نیامده و بزرگان هم
آن را شرح ندادهاند. مبدأ ملکیّت که الآن یک امر اعتباری است در حقیقت اصلش از
همان سلطۀ تکوینی است. فرض کنید شخص میرفته سیبی را میکنده. مادام این سیب در
اختیار او و در دست او بوده، مالک بوده. ملکیّت او به این معنا (به معنای سلطه) و
امر تکوینی بوده.
کلمۀ «ملک» هم از کلّیّات
مشکّکه است که عناوین مختلف دارد. از ملک حق ـ سبحانه و
حضرت آیت الله العظمی بهجت (ره)
ایشان در باب «خراج ومقاسمه» کتاب مکاسب محرمه میفرمایند:
میدانیم که دین اسلام آخرین دین و احکام و قوانین آن، آخرین مقرراتی است که از
ذات مقدس پروردگار وضع شده است و پیامبری بعد از خاتم الانبیاء ـ صلّی الله علیه و
آله ـ نخواهد آمد و کتابی آسمانی بعد از قرآن کریم فرستاده نخواهد شد و باید این
کتاب تا قیام قیامت کتاب قانون بوده و عترت و اهل بیت پیامبر اکرم مبیّن آن باشند
و نیز روشن است که امت محمّدی ـ صلّی الله علی
کلمۀ «فی» در لغت عرب برای یک
نوع نسبتی است که از آن تعبیر به ظرفیّت میکنیم. نسبت ظرفیّه این است که دو شیء
(ظرف و مظروف) باشند که ظرف محتوی، شامل و مسیطر و مسلّط بر مظروف است، بهحیثی که
اگر مظروف در آن نباشد دیگر ظرفیّت صدق نمیکند. در لغت عرب یک نوع احتوا در این
نسبت ظرفیّه و در مثل استعلاء یک نوع نسبت اشراف وجود دارد. همچنین در دو چیزی که یکی
نسبت به دیگری منشأیّت دارد.
این امر اختصاص به الفاظ حروف
ندارد و در اسماء ـ مثل ابتداء ـ هم میآید. ب
«فهذه وجوهٌ من وجوه الإجارات، حلال لمن کان
من الناس». این نحو اجاره اصلاً جایز است. دیگر در آن این درجات اجتماعی را ندارد.
هر کسی این کار را بکند؛ چون انسان مالک فعل خودش است ــ به این معنا ــ، نه اینکه
ولایت دارد. مالکیّت به معنی قدرت است، نه به معنای ملک اعتباری.
«حلال لمن کان من الناس مَلِکاً أو سوقةً». ما
در زبان فارسی میگوییم: ارباب باشد، یا رعیّت. در زبان عربی به جای ارباب و رعیّت
«ملکاً، أو سوقةً» میآید و مراد از «ملک» یعنی پادشاه
و امّا این که ایشان صاحب
نسخه است، مبتنی است بر اینکه این کتابهای شلمغانی در پیش اصحاب ما در اجازات و
فهارس اصحاب ما وارد بوده و مخصوصاً همین نسخۀ ابنبابویه پدر، این رسماً در
اجازات اصحاب ما بوده.
توضیح اینکه: اصحاب ما
اصولاً دو سنخ کتاب دارند: یکی رجال است و دیگری فهرست. رجال شرح حال راوی و فهرست
شرح حال کتب و روایات است. بحثهای رجالی تقریباً شبیه قضیّۀ حقیقیّه و بحثهای
فهرستی شبیه قضیّۀ خارجیّهاند. در کتب اصحاب ما فهارس از رجال ج
پیشتر در شرح مفصّلی دربارۀ
حروف ـ حتّی به لحاظ تاریخی و تمدّن و فرهنگ و... ـ عرض کردیم که: اصولاً لغاتِ پیشرفته
حروف زیاد دارند و لغات ابتدایی ـ در مثل آفریقا که خیلی از قبایل لغات بدوی دارند
ـ حروفشان کم است و بیشتر معانی اسمیّه دارند، که بحثهای تحلیلی و تاریخیاش
بماند برای زمانی دیگر.
نسبی که به این صورت هستند ـ
که خودشان فی نفسه چیزی نیستند و با طرفین تحقّق پیدا میکنند، بشر از آنها دو جور
(اسمی و حرفی) تعبیر میکند.
اوّلین کسی که مع
تصادفاً عنوان باب در «فقه
الرضا» «باب الصناعات» است.
«اعلم ـ یرحمک الله ـ أنّ کلّ
ما یتعلّمه العباد». عین آن «فکلّما یتعلّم العباد» است و دیگر «یعلّمون»
ندارد. «من الأصناف صنائع مثل الکتاب». این
جا «کتابت» داشت، آن جا «کتاب». «حساب». مثل هم است. «تجارت»، که به نظر ما باید «نجارة» باشد.
«النجوم والطبّ». در «فقه
الرضا» هست، امّا در این جا (روایت «تحف العقول») نیست. پزشکی را هم در «طبّ
الرضا» در صناعات و در بخش صنعت آورده.
«والأبنیة». بهجای «
«والتجارة». این جا «تجارة» خیلی بعید است ـ
چون تفسیر تجارت سابقاً گذشت ـ و شاید «نجارة» (نجّاری) باشد. مگر مراد علم تجارت
(محاسبات تجارتی) باشد. در کتاب «فقه الرضا» هم همین جا تجارت است.
در «فقه الرضا» بعدش دارد: «والنجوم»، که در این
صورت مراد از آن حساب اوّل میشود ریاضیات.
بله، «یعلّمون التجارة» صناعت و جزء تعلیمیهاست. اصول تجارت و حسابداری
مثلاً میتواند مراد باشد، لکن بعید است؛ چراکه دارد صنعتها را میگوید.
«والصیاغة»؛ طلاسازی.
«و
در این جا امام (علیه السلام)
میخواهند بفرمایند: تو مالک عمل و نیروی خودت هستی، نه ولیّ آن. فرق ولایت با ملکیّت
هم در این است که در ملکیّت ذات شیء ملک شما میشود و در اختیار شماست، اما در ولایت
آن روابط اجتماعی در اختیار شماست، نه ذات اشیاء.
بحث معروفی است که بهاصطلاح
در جوامع کاپیتالیستی مطرح میشود و خلاصهاش این است که: اگر سعادت افراد را برایشان
تأمین کردیم، جامعه هم خوشبخت میشود. در مقابل میگویند: نه، ممکن است تکتک
افراد خوشبخت ش
خود حاجی نوری و عدّهای قبل
از ایشان متفطّن نکتۀ دیگری شدند و آن اینکه کتاب یکنواخت در فقه نیست. حدود نصف
آن فقه و بعد یکدفعه روایات است ـ مثلاً: حدّثنی قاسم بن عروة، عن فلان، و چون نمیشود
که امام رضا (علیه السلام) بگویند: حدّثنی فلان، به مشکل برخوردند.
بعدها مصادف همان زمان، کتابی ـ آن هم به نحو
وجاده ـ پیدا شد که به نظر مرحوم شیخ حر (قده) ـ یا روی آن نسخۀ ایشان نوشته شده
بود ـ «کتاب النوادر تألیف أحمد بن محمّد بن عیسی» و این بخش دوم «فقه
و امّا «الوالی لا یملک من
أُمور الناس شیئاً إلاّ بعد ما یلی أُمورهم، ویملک تولیتهم» یعنی: والی اضافۀ بر این
که مسلّط بر مردم میشود، نظام اداری هم دست اوست. «تولیة» یعنی والی قرار دادن. یعنی:
والی فقط خودش نیست. یک زنجیره و سلسله است و اگر کسی بهزور رئیس جمهور شد، وزرا،
استاندارها، بخشدارها و... هم بهتبع او همه زورکی خواهند بود.
«والوالی لا یملک» ملک هم در
این جا باز نه به معنای ملک اعتباری، که به معنای ولایت است. «شیئاً إلّا بعد ما یلی
أُمو
مطالعه کتاب حاضر با توجه به قسمتهای مختلف و طبقه بندی شده که مبنای شروع و ادامه عطاری است بنا به اصالت آن دارای ارزشی فراوان بوده و با توجه به این که شیوه خرید و فروش و ارائه گیاهان توسط همکاران محترم مخصوصا در دهه اخیر به فراموشی سپرده شده، مطالعه باب مکاسب از ضروریات است. همچنین در قسمتهای بعدی در زمینه معرفی گیاه و نامهای مختلف در بین اقوام و زبانهای جاری ملل مختلف بسیار مفید میباشد. بخش تقسیم بندی بذر، گیاه و ریشه با اسامی و شکلهای مشاب
بلا اشکال بعد از شلمغانی کتب
و روایات او مرفوض شد و الآن ما در روایات حتی یک روایت هم که در سندش شلمغانی
باشد نداریم. با اینکه مرحوم شیخ میگوید: «له کتب وروایات»، یک دانه از روایات
او الآن ما نداریم. معنایش این است که اصحاب ما رها کردند. مرحوم سیّد حسن صدر معتقد
است این کتاب بعد از اینکه مهجور شد بعضی از نسخش موجود بود و این کتابی که الآن
مثلاً فرض کنید در کتاب مرحوم «عوالی اللآلی» بعضی جاها از «کتاب تکلیف» نقل کرده،
تصریح میکند، میگوی
سابقاً کراراً و مراراً عرض
کردیم: خلاصۀ علم اصول آن است که: کلّ اصول در باب حجّت است. حجّت هم در اصول به
دو معنا بوده:
1. به معنای مصدر تشریع
و قانونگذاری. بحث کتاب و سنّت و آنچه که مربوط به مصادر تشریع است، مال قرن اوّل
(قرن صحابه) است.
2. گاهی بهمعنای طریق
و اماره و راه اثبات میآید، که این مال قرن دوم است.
حجّیّت بهمعنای اوّل از بحثهای
بسیار مشکل بین ما و سنّیهاست؛ چون دو طرفش صحابه قرار دارند. علیّ بن ابیطالب (علیه
السلام) میفرمود: ه
توضیحات فایل
دانلود فایل متن ٬ ترجمه و شرح کامل رسائل شیخ انصاری« به روش پرسش و پاسخ» با فرمت ورد در ۵۳۶۲ صفحه
ترجمهای که به اصل متن بسیار نزدیک است به طرح سؤالات از عین عبارات پرداخته و براساس محتوای متن به پاسخ آنها همت گماشته و امیدوارم که مورد استفاده طلاب فاضل، دانشپژوهان و دانشگاهیان محترم قرار گیرد .
بخشی از متن شرح و ترجمه کامل رسائل شیخ انصاری :
پس مطالب ما در سه مقصد بیان میشود.
مقصد اول: در قطع، مقصد دوم در ظن، مقصد سوم در توضیح
«فکلّ ما یتعلّم العباد أو یعلّمون» با این قیودی
که گفته شد «فحلال فعله، تعلیمه، والعمل به وفیه». بحث «به» و «فیه» گذشت. «عمل
به» یعنی خودش انجام بدهد و «فیه» یعنی مقدّماتش را انجام دهد مثلاً. «لنفسه»؛ این
کار را برای خودش انجام دهد (برای خودش لباس بدوزد، پشم برای خودش بریسد). «أو لغیره»،
برای غیر خود کارگری کند. هر دو درست است. برخلاف کسانی که میگویند: هرچه کار کرد
مال خودش است و مال کس دیگری نمیشود.
«وإن کانت تلک الصناعة وتلک
الآلة قد یستع
«وأمّا تفسیر الصناعات». عرض کردیم: ما الآن
شواهد فراوانی از این روایت در اختیار نداریم، ولی به احتمال قوی این روایت اصل و
وجود خارجی داشته، لکن شاید چون مقداری حالت عقلیگرایی دارد و با آن حالت تعبّد و
نص نمیساخته، اصحاب ما ذکرش نکردهاند. به هر حال ما فعلاً غیر از کتاب «تحف العقول»
که خودش هم مصدر واضحی نیست فعلاً از این روایت جایی چیزی ندیدیم؛ یعنی: از این
چهار موردِ درآمد و موارد هزینه (که نوشته: «أربعةٌ وعشرون وجهاً»)، در کتب دیگر
اثری
یکی از عبارات مهم و عمدهاش
که همان اصل مطلب است از مجلسی اوّل است که بهحسب نقل این طور گفته: «من فضل
اللّه علینا أنّه کان السیّد الفاضل، الثقة المحدّث، القاضی أمیر حسین (ره)
مجاوراً عند بیت اللّه الحرام سنین کثیرة»؛ یعنی: فقط برای حج نرفته بوده، چند سال
آن جا مقیم بوده. «وبعد ذلک جاء إلی هذا البلد»؛ یعنی: اصفهان؛ چون مرحوم مجلسی
پدر اصفهان بوده. «ولمّا تشرّفت بخدمته وزیارته، قال» خود مرحوم سید حسین «:إنّی
جئتکم بهدیّة نفیسة، وهی الفقه الر
گلۀ مختصری هم بنده به مرحوم
مجلسی دارم و ندیدهام آقایان گفته باشند. مسافت قم تا اصفهان 180
کیلومتر است. (1) این که کاری نداشت که خود ایشان در مناسبتهای
زیارتی قم، دو نفر عالم به قم میفرستاد ـ
و یا خودش به قم تشریف میآورد ـ از میرسید حسین بپرسند: این حجّاج قمی چه کسی
بودند که به مکّه آمدند و کتابی آوردند و آیا آن کتاب از مکّه برگشت یا برنگشت؟
خب، اگر کتاب برگشته، خود مرحوم مجلسی مستقیم از آن کتاب نقل کند. حتی اگر به جای
قم کوفه یا مثلاً کشّ و
ظاهراً در همان اوایل امر ایشان
چون فقیه بوده کتابی را به نام «تکلیف» ـ کما هو المشهور ـ یا «تأدیب» ـ که در
کتاب «غیبت» شیخ طوسی «تأدیب» آمده(1) مینویسد. به تعبیر
شیخ: فقیه من فقهائنا،(2) لکن از لیست کتابهایش معلوم میشود بیش از
فقیه و محدّث و متکلّم هم بوده. (3)
احتمال بسیار قوی، این طرح را خود مرحوم حسین بن
روح داده باشد، که بسیار احتمالش قوی است؛ چون در سال 260 که
بعد از شهادت امام عسکری ـ صلوات الله وسلامه علیه ـ غیبت امام ـ صلوات الله
وسلام
شناخت امام در یک نگاه
* نام:سید روح الله
* نام خانوادگی: مصطفوی
*سلسله نسب:موسوی خمینی
*نام پدر:سیدمصطفی
*نام مادر:هاجر
*تاریخ تولد:یکم مهرماه ۱۲۸۱
*محل تولد:خمین
* سال ازدواج:۲۷ سالگی/۱۳۰۸
* همسر:بانوخدیجه-دختر آیت الله میرزا محمدثقفی
* فرزندان:۲پسر-۵دختر (مصطفی.صدیقه.فریده.سعیده.لطیفه.فهیمه.احمد)
* مرتبه:آیت الله العظمی
* تحصیلات حوزوی: اجتهاد
*تخصص:فقه و اصول. فلسفه. عرفان.اخلاق. کلام.سیاست.
* مشاغل:مدرس حوزه علمیه قم.مرجع تقلید.رهبری انقلاب ا
به هر حال، یکی از عوامل وحدت
دو مکتب قم و بغداد همین «کتاب تکلیف» شلمغانی بود و نقل میشود که شیعه این کتاب
را زیاد تهیّه کردند و نقل شده که از حسین بن روح سؤال کردند که: با کتب شلمغانی
چه کنیم؟(1) این سؤال در کتاب «غیبت» مرحوم شیخ طوسی آمده
که از خادم حسین بن روح نقل میکند که از حسین بن روح راجع به شلمغانی سؤال کردم
که: خانههای ما از کتب او پر است (بیوتنا منها ملاء). ایشان میگوید: «أقول فیها
ما قال العسکریّ فی کتب بنی فضّال».(2) عسکری در اصطلاح
سیر علمی وعملی به طلاب حوزه علمیه
خلاصه ایی از مطالب کتاب (حامل اسرار )اثر حضرت استاد صمدی آملی
کتابهایی که در سیر علمی باید خوانده شود
گلستان وبوستان وکلیله ودمنه وحشر با دواوین شعرای اصیل مثل بابا طاهر
علوم ظاهر
اما در ادبیات عرب(صرف)
۱-نصاب الصبیان ابونصر فراهی (با تصحیح وتحشیه حضرت علامه حسن زاده آملی) این کتاب همراه با کتب صرفی خوانده شود
۲-امثله وشرح امثله
۳-صرف میر جناب میر سید شریف حسینی آملی
۴-شرح تصریف جناب تفتازانی
۵-شرح نظام
د
جلسه هجدهم (شنبه، 98.08.11) (بعد تعطیلات ماه صفر) بسمه تعالی
السابع: إذا أطلق اشتراط... ص145
کلام در سومین خیار از کتاب الخیارات، مبحث خیار شرط بود که مرحوم شیخ انصاری در هفت مسأله مباحث آن را بررسی میکنند. مسأله ششم در بیع الخیار یا بیع شرط بود که فرمودند جزئیات احکام آن را در هشت امر بررسی میفرمایند.
امر هفتم: ردّ بعض ثمن
ردّ ثمن از این حیث که کلّ ثمن یا بعض آن توسط بایع ردّ و بازگردانده میشود چند صورت دارد:
صورت اول: بایع شرط میکن
حل المسائل کتاب مدیریت مالی نوین ۲ جهانخانی
دانلود فایل
دانلود خلاصه کتاب و حل المسائل مدیریت مالی نوین جلد اول ...www.tellsi11.ir › folder › دانلود-خلا... Translate this page دانلود خلاصه کتاب مدیریت مالی نوین جلد اول+pdf خلاصه کتاب مدیریت مالی نوین جلد ۱ تالیف استفان راس، رئدلف وسترفیلد، بردفورد جردن ترجمه دکتر علی جهانخانی، ... دانلود حل تمرین کتاب مدیریت مالی نوی
آیا آنهاییکه صحبت از موانع تولید می کنند، میدانند چه می گویند؟ بزرگترین مانع تولید، احکام اسلام است! کافی است بدانیم 400میلیون نفر در جهان، در تولید آبجو مشغول بکارند! ولی تولید آن در ایران ممنوع است. همینطور مشروبات الکلی، مواد مخدر و گوشت خوک و غذای سگ و گربه و سوسک سرخ کرده و تمساح گوشتی و ..آیا می خواهید موانع رفع شود، که اینها را تولید کنند؟ طبیعی است که اسلام مهمتر است، و نباید بخاطر رونق تولید، احکام اسلام را زیر پا گذاشت. ممکن است بگوبن
بیکاری در ایران و دیگر جاهای دنیا، یک فرق
اساسی دارد و آن اینکه: بیکاران ایرانی کسانی نیستند که شغل نداشته باشند، یا بدون
درآمد باشند، بلکه هنوز نتوانسته اند اختلاس یا دزدی کنند! و به قول خودشان پول
قلمبه دستشان نیامده. لذا می بینیم مصرف هرنوع کالایی در ایران، سه برابر متوسط
جهانی است! لذا مجبورند آمار بیکاری را هم، سه برابر اعلام کنند تا هماهنگی حفظ
شود. اما واقعیت این است که مردم ایران، به دلیل منابع غنی نفت و معدن، آب و هوای
چهار فصل، به در
با تـوجه بـه آنچه از منظر قرآن گفته شـد، تـولید کنندگان در صـنوف مـختلف بایستی پایـبند به ارزش های اخلاقی در امر تولید بـه شـرح ذیل باشند:
* تولید برای تأمین سعادت بشر
هدف قوانین اقتصادی از نظر اصول سرمایه داری و کمونیستی افزایش تـولید و سـود می باشد و طرفداران هر دو نظام تنها به افزایش تولید فکر می کنند وهدفشان این است که از چه راهی و به چه وسیله ای تولید خود را بالا ببرند و در این باره هیچ قید و بندی از ناحیه قـانون در مـیان نیست. به این معن
دکتر حمید حوالی شهریاری، در دی ماه ۱۳۴۲ در تهران بدنیا آمد. تحصیلات متوسطه خود را در دبیرستان خوارزمی (شریعتی) میدان بهارستان گذراند، در سال ۱۳۶۰ با بالاترین معدل کتبی بین دانشآموزان سه کلاس ریاضی فیزیک، دیپلم گرفت. همان سال به حوزه علمیه قم مهاجرت کرد و دروس سطح حوزه را طی مدت شش سال به پایان رساند. او در این سالها در پایه هفتم حوزه (رسایل و مکاسب) شاگرد اول حوزه شد و از دست آیات عظام وقت و حضرت امام - قدس سره- جوائزی دریافت کرد. در کنار تحصیل
1. گاهی از ارادت خودم به مرحوم آیتالله شیخ محمدصادق سعیدی کاشمری (زادۀ ۱۳۱۲
و درگذشتۀ ۱۳۷۵ خورشیدی) از علما، محققان، مفسران و لغتشناسان
معاصر خراسان خدمتتان گفتهام.
وی در روستای فُرشه (از توابع
کاشمر) زاده و از کودکی تا سن سیزده سالگی، خواندن و نوشتن، خواندن قرآن، حفظ ادعیۀ
مأثور، «نصاب الصبیان» و قدری از علم صرف و نحو را در زادگاه فراگرفت و سپس جهت
ادامه تحصیل نزد برادر بزرگش به کاشمر هجرت نمود.
از سال ۱۳۲۵ طی
مدت ده سال اقامت در کاشم
بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است-نیم
نگاهی به کتاب گرانسنگ ولایت علوی- به
نگارش مرجعیت العظمی رحمت الله علیه جناب اقای سعید جوادی املی رحمت الله علیه –
حدیثی از عظمت امام باقر علیه سلام الله نقکردند که پیامبر اکرم صلواته الله علیه
و اله والسلم فرمودند که ایه ولایت را بیان کردند- ودراخر حدیث فرمودند وهو راکع
یرید الله عزو جل فی کل حال—به این معنی
که حضرت علی علیه السلام اول برای مقام ایشان ضمیر غائب –هو- اوردن که برای
خداوندمنان اس
چندی پیش یکی از همکاران محترم شهرستانی طی تماس تلفنی از من خواست تا با تنظیم و ثبت سند اتومبیلی که پیش از آن یکی از مشتریان دفترخانه مدارک آن را تسلیم کرده بود شماره و تاریخ سند ثبت شده را به ایشان اعلام کنم. سردفتر محترم توضیح دادند که پس از اعلام مشخصات یاد شده متعاقبا آن دفترخانه یک فقره سند وکالت کاری به عنوان وکالت در امضا صادر و وکیل وکالتنامه با عزیمت به تهران وکالتا از طرف مالک اتومبیل سند انتقال را امضا خواهد کرد. از آنجا که رقام این
ایام عید نوروز
و مسائل پیرامون آن، مستلزم اموری اسـت کـه هـر یک احکامی مناسب خود را
میطلبد و ما نکاتی را در این زمینه یادآور میشویم:
1. خرید و فروش پول
یکی
از امـور رایج در آستانة فرارسیدن اعیاد و به خصوص عید نوروز، خرید و
فروش پول «نو» است، بـدین صورت که مثلاً شـخصی صـد هزار تومان پول نو را
به صد و بیست هزار تومان یا کمتر و بیشتر میخرد. سؤال این است که حکم
این معامله چیست؟
پاسخ: معاوضه و معاملة مزبور صحیح است و اشکالی بر
جلسه دهم (یکشنبه، 98.07.07) بسمه تعالی
الرابع: یسقط هذا الخیار... ص135
امر چهارم: مسقطات بیع الخیار
چهارمین امر از امور هشتگانه در بیان جزئیات و احکام بیع الخیار بررسی مسقطات حق الخیار است.
بایع خانهاش را فروخته به شرط اینکه تا یک ماه اگر ثمن را برگرداند بتواند بیع را فسخ کند، چگونه این حق خیار ساقط میشود و از بین میرود؟ مرحوم شیخ انصاری سه مسقط را بررسی میکنند:
مسقط اول: إسقاط حق الخیار
سؤال: آیا
درباره این سایت